قدرت انقلاب اسلامی ذاتی و فراگفتمانی است
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۴۲۲۵۵
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: عناصر گفتمان انقلاب اسلامی ریشه در فطرت دارند و براساس «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» از حقانیّت استعلایی برخوردارهستند و همینها، شرایط «هژمونی» یا قدرتمند شدن تکتک عناصر و مجموعه آنها را بر گفتمانهای رقیب فراهم میکند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزای دانشجو، شانزدهمین جلسه از نهمین دورۀ کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «گفتمان انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا در این نشست گفت: در جلسات گذشته شاخصههای «اسلام ناب» به عنوان نقطه کانونی و دال مرکزی «گفتمان انقلاب اسلامی» و دالهای شناور آن ازقبیل «آزادی»، «عدالت»، «اخلاق»، «معنویّت»، «عزّت»، «تقوای سیاسی»، «عقلانیّت»، «انتظار»، نقش «مفصلبندی مفاهیم و دالهای شناور»، «فراگفتمانی بودن اندیشه انقلاب» و مفصل بندی آن، موضوع «مفصل شکنها» و «غیریّت سازی» در گفتمان انقلاب اسلامی بحث کردیم و در این جلسه درباره «هژمونی» یا قدرتمند شدن گفتمان گفتگو میکنیم.
وی افزود: در گفتمان، اصطلاحی داریم با عنوان تفوّق گرایی گفتمانی، یا غربیها میگویند «هژمونیک شدن»، یعنی مسلط شدن، برتر شدن، قدرتمند شدن و حالت استعلایی پیدا کردن. گفتمانها دنبال این هستند که غالب شوند، این ویژگی گفتمانها است، هر گفتمانی سعی میکند غالب شود و افکار، اعتقادات، باورها، دالها و عناصر اساسیاش را در دنیا فراگیرکند.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: گفتمان انقلاب اسلامی دنبال حقیقتگرایی است در حالی که گفتمان غرب، دنبال واقعیتهای موجود جامعه است کاری با حقایق ندارد. ما دنبال جهان شمولی هستیم در حالی که گفتمانها گسستی، مقطعی و موردی هستند و در چارچوب زبانی اتفاق میافتند، در چارچوب قومیت اتفاق میافتند، ولی ما فرازبانی، فراقومی و فراکشوری هستیم.
وی سپس گفت: گفتمانها معمولاً تقلیلگرا هستند تا آنجایی که مقدور است سعی میکنند کوچک شوند، در حالیکه گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان دینی ما تکثیرگراست دائماً ما میخواهیم بزرگ شویم، دنبال کوچک شدن نیستیم، دنبال جهانیشدن، دنبال فراگیری وشمولیت تام هستیم.
وی افزود: در انقلاب اسلامی ما همه گفتمان را استخدام میکنیم به مثابه یک ابزار و سازوکار و روشی برای توجیه نوع نگاهمان به جهان، به انسان، به هستی و به خدا. در واقع از یک سازوکار معرفتی استفاده میکنیم برای اینکه جهان بینیمان را بشناسیم و برای موجهسازی و معقولسازی افکار از آن استفاده میکنیم.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: عناصر گفتمان انقلاب اسلامی ریشه در فطرت دارند و براساس «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» از حقانیت استعلایی برخوردارهستند و همینها، شرایط «هژمونی» یا قدرتمند شدن تکتک عناصر و مجموعه آنها را بر گفتمانهای رقیب فراهم میکند.
وی افزود: برای قدرت، برتری، تفوّق یا «هژمونی» شدن انقلاب اسلامی چند مرحله لازم است؛ یک مرحله اش مرحله قدرت سازی است، برای اینکه گفتمانی ساخته و تولید شود زمینههایی لازم است، آمادگیهایی میخواهد، امکاناتی باید به کار گرفته شود، اندیشههایی باید شکوفا شوند تا یک تفکر و اندیشه تبدیل شود به یک گفتمان. اینطور نیست که هر فکری یا هر ایدهای گفتمان باشد، شاید هزاران ایده در جامعهای وجود دارد، ولی اینها گفتمان نیستند.
استاد مهاجرنیا افزود: گفتمان زمانی شکل میگیرد که تبدیل شود به یک ادعای فراگیر که در تصمیم گیری زندگی انسانی تأثیرگذار است، یعنی هر وقت یک تفکری رسید به آنجا که ادعای رهبری داشت، ادعای تصمیمگیری در حیات انسانی و زیست جهان بشری داشت، آن شأنیت گفتمان پیدا میکند.
وی برای تبیین مرحله قدرت سازی و ظهور یک گفتمان به دوران پیامبر اسلام (ص) اشاره کرد و گفت: پیامبر اسلام (ص) وقتی در مکه مبعوث شد اولش گفتمانی نبود، یک ایده جدیدی مطرح شده بود یک کسی ادعای نبوت داشت و همه تلاشش را به کار میبرد. از زمین و آسمان خدا و ملائکه کمکش میکردند که این گفتمان جا بیافتد، سه سال تمام مخفی کاری بود، برای اینکه بسترها آماده شود، بعد از سه سال زمینههایی فراهم شد، گفتمان رقیب به صورت مسالمتآمیز دعوت به گفتگو شد و از همان اولش به محض اینکه این تفکرمطرح شد گفتمان رقیب موضع گرفت یعنی حاکمیت قریش تحمل اینکه یک رقیبی برایش درست شود را نداشت.
وی سپس افزود: آرام آرام با کمک وحی و دادهها و پشتوانه قوی که مرتب برای اسلام میآمد، با تلاش شبانهروزی حدود سیزده ساله پیامبراسلام، دیدگاههای وحیانی و دین جدید به یک گفتمان تبدیل شد و در سیستم تصمیم گیری جامعه اثرگذار شد، انسانهایی در جامعه این دین و این تفکر را قبول داشتند و از گفتمان رقیب دائماً افرادی به سمت این گفتمان مهاجرت میکردند.
استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: در سال دهم بعد از بعثت، اسلام اینقدر چاق شد که دیگر در مکه جایش نبود، پیامبر کمکم دنبال جا میگردد. افرادی را به حبشه میفرستد، افرادی را به طائف و مدینه، این طرف و آن طرف دنبال راه باز کردن است چرا؟ چون جایش نمیشود، قدرت الان به یک جایی رسیده، باید در سرنوشت سیاسی تأثیرگذار شود، لذا عنصرهجرت راه را باز میکند، هجرت به مثابه یک پل میشود برای اینکه از این تنگنای مکه خارج شود بیاید مدینه و در یک فضای باز سیاسی قدرتش را نشان دهد؛ بنابراین در مسیر گفتمان سازی اولین کار تولید قدرت است.
وی مرحله دوم را «ظهور گفتمانی» دانست و گفت: بعد ازمرحله قدرت سازی، گفتمان عملاً ظهور پیدا میکند، تبدیل میشود به یک واقعیت خارجی، آن موقع هست که رقبایش حساس میشوند و موضع میگیرند، دشمن درست میشود و موانع ایجاد میشود، آن موقع است که کار سختتر میشود، شما تا زمانی که فقط گفتمانسازی میکنید بالاخره یک بخش آن به درون مایههای فکری، ایدئولوژی و جهان بینی داخلی مربوط است، اما وقتی بزرگ شدید و ظهور پیدا کردید، اعلام موضع کردید، آن موقع هست دشمنان وارد میشوند و کار دو چندان سخت میشود.
وی افزود: سومین مرحله بحث غیریّتسازی است، وقتی برای شما رقیب درست شد، دشمن درست شد، دورتان را محاصره کردند دیگر شما خودت نیستی، خودت در مقابل دیگری هستی، خودت غیر از دیگری، این غیریت بالاخره یک لوازمی دارد. این که ما وقتی خودمان را در مقابل غیر قرار میدهیم، یعنی گفتمان میشویم، در واقع دائماً دنبال دگرگونی و دگردیسی و دنبال نو به نو شدن باید باشیم.
استاد مهاجرنیا بیان داشت: مرحله بعدی بعد از غیریتسازی مرحله مسابقه و رقابت است، در یک گفتمان وقتی شما در میدان گفتمان وارد شدی همینطور که انقلاب اسلامی وارده شده ما بخواهیم یا نخواهیم در مسابقه گفتمانی افتادیم دیگر هم نمیشود کارش کرد یعنی خروج از میدان مسابقه مرگ ماست، در این مسابقه بحثهای معرفتی و بحثهای دانشی خیلی اساسی و کلیدی است. در مسابقه باید دائماً دنبال قدرتمند شدن باشیم.
وی افزود مرحله آخر گفتمان مرحله پیروزی، برتری و تفوق است. در گفتمانها میگویند قدرت «هژمونیک» یعنی وقتی شما رقیب یک گفتمان شدید باید تولید فکری، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و. داسته باشید. اینقدر تولیدت باید زیاد باشد که شما را قدرتمند کند، شما را چاق کند، اینقدر چاق شوید که خود رقیبت حس کند شما خیلی قدرت پیدا کردید، خیلی بزرگ شدید، خیلی جدّی شدید، توانمند شدید، خستگی ناپذیر شدهاید.
وی برای تبیین پیروزی و برتری گفتمان به آیات مختلف قرآن اشاره کرد و گفت: درسوره اعراف دقیقاً دارد به پیامبر اسلام (ص) میگویدای پیامبر اسلام بجنب، حرکت کن، بعد اعتقادات و باورها را میگوید، بعد تجربه انبیا را در اختیارش میگذارد میگوید ببین موسی (ع) چکار کرد، گفتمان موسوی چگونه بر گفتمان فرعونی پیروز شد.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: سوره هود و سوره روم هم همین طور است. مجموعه اینها دارد آموزش میدهد که برای برون رفت از این وضعیت چه باید کرد، این شرایطی است که گفتمانها در اختیار افراد میگذارند، و گفتمانها آموزش میدهند که در لحظه قدرتمند شدن چکار باید کرد.
وی گفت: قرآن میگوید پیامبر یکی از کارهایت این است که مراقبت کن از وضعیت موجود، «فاستقم»، مراقبت کردن از وضعیت موجود یکی از کارهای استقامت است تا بتوانی دوام بیاوری. قرآن میفرماید «قو انفسکم و اهلیکم»، خودتان را، خانواده تان، اهلتان، کشورتان و جامعهتان را نگه دارید نگذارید سقوط کنید.
استاد مهاجرنیا سپس گفت: شما آیات قرآنی را ببینید «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه» برای رقابت گفتمانی باید از این آیه استفاده کنیم. میفرماید همه چیز را در مقابل دشمن آماده کنید، چیزی کم نگذارید «اعدوا لهم ما استعطتم» یعنی هر چه در توان دارید نگفته فقط قدرت نظامی یا امکانات و اسلحه. میگوید هر چیزی در توان دارید که میتواند علیه رقیب شما به کار گرفته بشود؛ که بتواند «ترهبون عدو الله» آن رقیب شما را بترساند، آن غیر شما را بترساند، هر چه در توان دارید بیاورید به میدان.
وی گفت: امروز باید چه چیزی را به میدان بیاوریم؟ امروز در بیانیه گام دوم رهبری فرمودند آینده این انقلاب را نسل جوان باید بسازند، نسل جوان را باید بیاوریم به میدان. نسل جوان باید پای کار باشند، نسل جوان باید امروز آموزش ببینند برای ساختن آینده، باید امیدوار به آینده به میدان بیایند وپای کار باشند، خوب آیا ما این کار را کردیم؟
وی بیان داشت وقتی قرآن میفرماید «واعدوا لهم ما استطعتم» یکی دیگر «اخلاق» است. یکی رفتار است. یکی معنویت است، جامعه یا گفتمانی که شما مدعی آن هستید بر بستر معنویت سوار است، معنویت نباشد یعنی گفتمان شما دیگر گفتمان نیست. امام راحل فرمودند ما با معنویت و با ایمان قوی این انقلاب را به پیروزی رساندیم، معنویت عنصر کلیدی ماست. همان معنویت باید بیاید پای کار، اعدوا لهم ما استطعتم، یعنی معنویت را تقویت کنید.
استاد مهاجرنیا افزود: بنابراین خیلی از عناصری که قبلاً عرض کردم اینها کلیدیند، خود اخلاق یک عنصر کلیدی است مگر میشود یک جامعه بی اخلاق باشد. پیامبر اسلام (ص) فرمودند «بعثت لاتم مکارم الاخلاق» من برای تکمیل اخلاق آمدم. بعد شما میخواهید با جامعه ضداخلاق یا بیاخلاق گفتمان پیغمبر (ص) را فراگیر کنید؟ نمیشود، حتماً بدنه این اخلاق «اعدوا لهم ما استطعتم»، هرچه میتوانید اخلاق را باید قوی کنید. اخلاق قوی اگر آمد به میدان، عدالت میآید، معنویت میآید و همه عناصر کلیدی تقویت میشود.
وی سپس گفت: رقابت گفتمانی در مرحله «مسابقه» بسیار مهم است فرمود «فاستبقوا»، سابقوا یعنی سبقت بگیرید، حرکت کنید. در مسیر راه بروید، فاستبقوا یعنی بیافتید جلوی دیگران، رقیبت را جا بگذارید و جلو بزنید.
استاد مهاجرنیا در پایان گفت: با توجه به ادبیات قرآنی، برای اینکه گفتمان دین تقویت شود، ما هیچ راهی نداریم الا اینکه باید بر اساس این مبانی اعتقادی و فکری، گفتمان انقلاب اسلامی را تقویت کنیم. گاهی هست یکی از اینها تضعیف میشود، خوب مثل یک پرندهای میشود بالش بشکند میتواند باز خود را ترمیم کند، ولی اگر هر دو بال شکست دیگر نمیشود، لذا ترمیمسازی واصلاح همه مفاهیم در مسیر قدرتمند شدن و هژمونیک شدن گفتمان انقلاب اسلامی لازم و ضروری است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: حجت الاسلام مهاجرنیا کرسی آزاد اندیشی انقلاب اسلامی ایران گفتمان انقلاب اسلامی پیامبر اسلام قدرتمند شدن گفتمان ها یک گفتمان نسل جوان طلوع مهر ت سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۴۲۲۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلنگری به طرفداران گفتمان سازش
اگرچه آمریکا در طول جنگ غزه، بارها قطعنامههایی که باهدف آتشبس دائمی در غزه صادرشده را باهدف حمایت از صهیونیستها وتو کرده است، اما وتوی قطعنامه اخیر شورای امنیت مبنی بر پذیرش عضویت دائمی فلسطین در سازمان ملل متحد، جنس و ماهیتی دیگر دارد. درحالیکه برخی مقامات آمریکایی در اظهاراتی دروغین، مدعی تمرکز بر روی راهکار دودولتی در راستای حل مسئله فلسطین بودهاند،وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط نماینده دولت بایدن خبر از استمرار حمایت مطلق کاخ سفید از نسلکشی در غزه میدهد.به عبارت بهتر، آمریکا با وتوی قطعنامه اخیر نشان داد نهتنها در جنگ غزه فرمانده اصلی میدان تقابل با فلسطینیان و منطقه محسوب میشود، بلکه حتی به راهکارهای اعلامی و ادعایی خود نیز کمترین باوری ندارد. این تناقض آشکار، برگرفته از شکست میدانی مشترک واشنگتن -تلآویو در جریان تحولات جنگ غزه و فراتر از آن، سردرگمی راهبردی آنها در قبال مسئله فلسطین است.
واقعیت امر این است که ابومازن، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و بازیگران منطقهای مانند ریاض، ابوظبی، منامه و مسقط حساب ویژهای بر روی پیشبرد طرح دو دولتی از سوی واشنگتن بازکرده بودند. این نگاه اعتماد آمیز به دشمن بشریت، منبعث از وعدههایی بوده که نهتنها در دوران ریاست جمهوری جوبایدن، بلکه در دوران ریاست جمهوری ترامپ و اوباما نیز به آنها دادهشده بود. بر همین اساس، طرح عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل ( تحت عنوان پیمان ابراهیم) پیش رفت و منتج به خطای راهبردی امارات و بحرین در عادیسازی روابط با صهیونیستها شد. اما وتوی قطعنامه اخیر در شورای امنیت سازمان ملل متحد، آنهم علیرغم موافقت ۱۲ عضو شورای امنیت و رأی ممتنع دو کشور ( سوئیس و انگلیس) ، بیانگر قرائت خاص کاخ سفید از طرح دو دولتی است! این مسئله نشان میدهد که اتفاقا آمریکا طرح دو دولتی را نیز نه بهمثابه راهکاری برای حل بحران در منطقه غرب آسیا، بلکه بهعنوان ابزاری برای تحقق استیلا و سلطه صهیونیستها بر غرب آسیا ارزیابی میکند.
رمزگشایی از سخنان رابرت وود، معاون نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل بهوضوح چنین گزارهای را تصدیق میکند: «ایالاتمتحده همچنان از راهحل دو دولتی بهشدت حمایت میکند. این رأی مخالفت با حق تشکیل کشور فلسطین را نشان نمیدهد، بلکه اذعانی است به اینکه این امر تنها از طریق مذاکرات مستقیم بین طرفین حاصل خواهد شد.» به عبارت بهتر، آمریکا پذیرش کشور مستقل فلسطین در سازمان ملل متحد را به گفتوگوی مستقیم ( میان فلسطینیان و صهیونیستها ) و در حقیقت، پذیرش مسئله عضویت فلسطین از سوی تلآویو کرده است! بدیهی است که در این مسیر، تلآویو از تشکیلات خودگردان امتیازاتی خواهد خواست که تنها یکی از آنها، عاری سازی غزه و کرانه باختری از گروههای مقاومت است! شرط وقیحانهای که هیچگاه تحققنیافته و در آِینده نیز نخواهد یافت. حتی تشکیلات خودگردان فلسطین بهعنوان بازیگری که در قبال کشتار بیرحمانه فلسطینیان، بازی در زمین واشنگتن را نسبت به دفاع واقعی از ساکنان مظلوم غزه ترجیح داده است، نسبت به رفتار اخیر کاخ سفید شوکه شده است. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در بیانیهای وتوی آمریکا را «ناعادلانه، غیراخلاقی و غیرقابلتوجیه» خواند.بااینحال محمود عباس باید زودتر از اینها نسبت به دنائت آمریکاییها اطمینان پیدا میکرد!
یکی از اصلیترین بازندگان رأیگیری اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، سیاستمدارانی هستند که بر روی واشنگتن در روند حل مسئله فلسطین حساب بازکردهاند! این رأیگیری نشان داد که راهحل واقع در فلسطین، روی آوردن به همان گفتمان مقاومت و ایستادگی همهجانبه در برابر واشنگتن و تلآویو است، نه روی آوردن به گفتمان سازش با دشمنانی که نماد ظلم و نسلکشی محسوب میشوند. در این معادله صریح و گویا، سرنوشت آمریکا و رژیم اشغالگر قدس با شکست و تباهی گرهخورده است.